لینک ها

لینکهای فرهنگی

لینک ها

لینکهای فرهنگی

لینک ها

لینکهای فایل ها، فیلم ها و سخنرانی های مفید و فرهنگی
این وبلاگ زیر نظر قرارگاه فرهنگی یا فاطمه الزهرا گیلان فعالیت می نماید

مدیریت در آشوب و پیچیدگی

پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۲ ب.ظ

مدیریت در آشوب و پیچیدگیتا به امروز نظریه پردازی در عرصه علوم اجتماعی تحت تاثیر پارادایم های علوم تجربی بوده است . در سالهای اخیر نیز، نظریه آشوب که توسط دانشمندان علوم ریاضی وطبیعی پرورانده شده توانسته است حوزه علم مدیریت را همانند دیگر حوزه های علوم اجتماعی تحت تاثیر قرار دهد که در نتیجه به ظهور مفاهیم ، مباحث و نظریه های جدیدی در این عرصه منجر شده است .

یکی از صاحبنظران مدیریت در این باره چنین می گوید:

تئوری بی نظمی و آشوب اولین ضربه را بر پیکر پارادایم سنتی مدیریت وارد آورد ومی رود تا اساس پارادایم تازه ای را در مدیریت و سایر علوم مرتبط شکل دهد. نظریه های مدیریت علمی ، روابط انسانی ، مدیریت مقداری و کمی و مدیریت سیستمی افسانه می شوند و اقعیتهای امروز در تئوری های بی نظمی و آشوب با ویژگیهای خاص پدیدارمی گردند (الوانی ، ص ۴۰).

سازمانهای امروزی ، در دنیایی از تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی غوطه ورند. این تغییرات در نظامی پیچیده و آشفته رخ می دهد و مدیران برای درک آنها، سازگاری با آنهاوهدایت آنها در جهت آرمانهای سازمان باید اصول پارادایم جدید را مورد توجه قراردهند.

هاچ (HATCH) می گوید:

در دورانی که تغییرات مداوم ، تصادفی و بدون نظم است ، لازم است که شیوه های تفکر سنتی را در هم بشکنیم تا بتوانیم تغییرات را به نفع خود به کار گیریم . ما وارد عصرمنطق گریزی شده ایم

● پنج رهنمود اساسی

پنج توصیه زیر به منزله پنج اصل اولیه برای مدیریت در شرایط آشوب است :

۱) بازاندیشی در مفاهیم سنتی مدیریت

ساختارهای سلسله مراتبی در نظامهایی که دائما در معرض تغییرات و بی نظمی هستند چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟ در نظامی که پیشامدها تصادفی و حوادث ازمنطق بی نظمی پیروی می کند، طرح ریزی چه مفهومی خواهد داشت ؟ آیا به این معنی نیست که کسی سعی کند مسیر پیچ در پیچی را با حرکت بر روی یک خط راست طی کند؟ در شرایط بی ثباتی برای موفق بودن به چه سازمانهایی نیازمندیم ؟

تفکر راهبردی در شرایط نامنظم و پرتناقض چه معنایی خواهد داشت ؟

یکی از نویسندگان در این باره چنین می گوید:

ساختارهای نیوتنی که هرکدام از ما که دردسر گرفتاری در چنبره بوروکراسی راچشیده با آن آشناست . نیازمند سلسله مراتب عظیمی است که هرچه پیشتر می روداعمال کنترل بیشتری را به همراه صرف منابع انرژی برای حفظ حیات این هیکل عظیم می طلبد. تفکر عصر نیوتنی به ما می آموخت که در مدیریت امور ثابت و یکنواخت ،متخصص شویم و به کارایی فکر کنیم . اما اکنون نیازمند هماهنگ کردن تغییرپذیری ،پیچیدگی و اثربخشی هستیم ، یعنی مدیریت و فرآیند تغییر

مورگان نیز می گوید:

نظریه پیچیدگی برای مدیران این پیام را دارد که دیگر نمی توان از طریق اهداف سلسله مراتبی یا از طریق منطق از پیش تعیین شده ، مثل اینکه در طراحی پلها یاساختمانها به کار گرفته می شود، سازمانها را اداره کرد. آنها باید بیاموزند که رخدادها وتغییرات در جریان زمان ظهور می کنند.

مدیران خود نیز بخشی از این تغییر هستند. آنها باید به جای طرح ریزی و کنترل به شکل سنتی ، به روان سازی فرآیند تغییر بیاندیشند. (MORGAN, ۱۹۹۷).

۲) هنر تغییر

چنانکه گفته شد سیستم های پیچیده و آشوب دائما بین جاذبه های مختلف اسیرهستند، این وضعیت تا آنجا ادامه می یابد که یکی از جاذبه های جدید بتواند بر نیروهای جاذبه مسلط غالب شود. پس از آن مجددا سیستم به سوی نقاط بحرانی حرکت می کند وباز درگیری شروع می شود و در این مسیر فرایند تکامل پیموده می شود.

اکنون پرسش این است که در این اوضاع از مدیران چه کاری ساخته است ؟ آیا بایددست بر دست منتظر حوادث و پیشامدهای در حال ظهور بمانند و یا در این بی نظمی وبحران از آنها کاری ساخته است ؟

پیتر سنگه ، معتقد است که در هر سیستم دو دسته حلقه به نام حلقه های تقویت کننده و حلقه های متعادل کننده به کار مشغولند. حلقه های تقویت کننده در پی تغییر جاذبه مسلط و حلقه های متعادل کننده در پی پایداری و ثبات آن هستند. او در این باره چنین می گوید:

<رهبرانی که سعی در ایجاد تغییر در سازمانهای خود دارند، ناخودآگاه به مقابله بافرآیندهای متعادل کننده می پردازند، آنها مقاومت از طرف سیستم خود را در مقابل تغییرات احساس می کنند ولی عملا منشاء این مقاومت را نمی یابند. هر زمانی که مقاومتی در مقابل تغییر مشاهده شد، شما باید توجه کنید که یک یا چند فرآیندمتعادل کننده مخفی مشغول فعالیت هستند، این مقاومت نه پایدار و زودگذر است و نه چیزی اسرارآمیز، بلکه ناشی از ترس تغییر در هنجارهای سنتی سازمان و نحوه انجام امور است . رهبران آگاه و مدیر به جای افزایش فشار برای انجام تغییرات در سازمان و درهم شکستن مقاومتها در جستجوی یافتن منابع این مقاومت هستند (سنگه ، ص ۱۱۱).

۳) تغییرات کوچک و اثرات بزرگ

نظامهای غیرخطی در شرایط آشوب و بحران ، نسبت به تغییرات کوچک و جزئی بسیار حساس بوده و کوچکترین نوسانات و اختلالات در آنها در اثر تقویت در کل نظام تشدید شده و می تواند منجر به تغییرات بزرگ شود. این ویژگی که به اثر پروانه ای (BUTTERFLY EFFECT)) معروف است برای مدیران حامل این پیام است که <برای انجام تغییرات بزرگ نیاز به دستگاههای عریض و طویل نیست بلکه باید نقاط حساس وتعیین کننده را پیدا کرد و آنگاه بااعمال تغییر کوچکی سازمان را به سوی تغییرات بزرگ هدایت کرد.>

۴) نقش مدیران

در سیستم های پیچیده و غیرخطی ، امکان طرح ریزی و پیش بینی دقیق عملیات سیستم وجود ندارد. شکلها و وضعیتها خود ظهور می کنند و نمی توان آنها را تحمیل کرد.مدیران تنها قادرند که زمینه های بروز <جاذبه مطلوب > را ایجاد کنند یا اینکه پارامترهایی را که برروند تکاملی سیستم موثر هستند را تغییر دهند. مدیران باید با اصول و مفاهیمی همچون خود سازماندهی ، سازمانهای یادگیرنده ، گروههای خودگردان ، تواناسازی ،سازمانهای هوشمند و استعاره هایی همچون ارگانیسم زنده ، مغز و هولوگرام که بااین پارادایم وارد ادبیات مدیریت شده اند، آشنا شوند. آنها باید به هر ابتکار و تجربه ای به عنوان یک فرصت یادگیری نگاه کنند و سازمان را به یادگیری ، کسب تجربه وآزمایشگری تشویق سازند.

۵) یادگیری هنر جورسازی (کلاژ)

استعاره کلاژ (COLLAGE) به معنی <در هم آمیختن > از جمله استعاره های سازمانی است که اخیرا وارد متون مدیریت شده است . کلاژ هنری است که در آن با کنارهم قراردادن اشیا، قطعات ، تصاویر، طرحها و اجزا ناهمگون و متضاد هویتی نو، بدیع وبامعنا می سازند.

امروزه مدیران با نظامهای غیرخطی و پیچیده ای که دارای وجوه متعدد، متفاوت ،درگیر و پویا است روبرو هستند برای طراحی و هدایت این کشتی (سازمان ) در اقیانوس مواج تغییرات ، تنها از یک ساختار، یک سبک ، یک دیدگاه و نگرش ، یک راهبرد، یک روش و فن آوری ، یک فرهنگ و یک ریخت ، کاری ساخته نیست . به همین جهت آنها بایددائما در حال جورسازی ریخت سازمان به شکل مقتضی و مناسب باشند. ریخت سازمانی دارای ماهیتی تکاملی است و از جاذبه ای به جاذبه دیگر تغییر می کند و مدیران در این مسیر با چالش جورسازی اجزای سازمانی روبرو هستند. قطعات سازمانی باید چنان درهم آمیخته شوند که جاذبه مسلط نمایانگر هویت و نظامی موزون ، کارا، جذاب ، بدیع ، نوو زاینده باشد و این یکی از چالشهایی است که مدیران با آن روبرو هستند.


منبع : سایت wizact 

  • قرارگاه فرهنگی یا فاطمه الزهرا

COLLAGE

HATCH

تئوری بی نظمی و آشوب

نظریه آشوب

هنر جورسازی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی