لینک ها

لینکهای فرهنگی

لینک ها

لینکهای فرهنگی

لینک ها

لینکهای فایل ها، فیلم ها و سخنرانی های مفید و فرهنگی
این وبلاگ زیر نظر قرارگاه فرهنگی یا فاطمه الزهرا گیلان فعالیت می نماید

مدیر یا رئیس؟

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۵۱ ب.ظ

مدیر یا رئیس؟معمولاً در سازمانها و در محاورات روزمره واژه های مدیر و رئیس را اکثراً مترادف به کار می بریـــم و کسانی که در علم مدیریت مطالعه ای ندارند، اصولاً تفاوتی بین مدیران و رؤســـا قائل نیستند و مدیر یا رئیس را کسی می داننــــد که دستور می دهد و دستور او لازم الاجرا است.

در فرهنگ لغت معین، مدیر، اداره کننده کاری و در فرهنگ لغت المنجد، رئیس، سرور و سالار و بزرگ و پیشوا تعریف شده است.

در کتابهای مختلفی که در زمینه مدیریت نگاشته شده است معمولاً دو ویژگی و شرط را برای مدیر عنوان می کنند:

۱ - ساخت شخصیتی. که ویژگیهای شخصیتی خاصی را برای مدیران لازم می دانند از جمله: بـــرون گرایی، اعتماد به نفس، شجاعت، سخنوری، رهبری، پویایی، فعال بودن، آراستگی ظاهر، علاقه،... که درمجموع اشاره به سلامت روانی مدیر دارد و درواقع به بحث آشنای »هنر« بودن مدیریت می پردازد.

۲ - ساخت تخصصی. اینکه مدیر باید در رشته مدیریت، دانش و آگاهی لازم و تحصیلات مناسب دانشگاهی و سواد مدیریت داشته و در کارش متخصص باشد که در مجموع اشاره به بحث آشنای »علم« بودن مدیریت دارد.

از این منظر مدیران باید هم ازنظر روانی و ویژگیهای شخصیتی و هم ازنظر علمی صلاحیت احراز پست مدیریت را داشته باشند نبود هریک از ویژگیهای مورداشاره لطمه به هویت و کارکرد مدیر خواهد زد. فرنچ (FRENCH) و ریون (RAVEN) منابع قدرت مدیران را چنین عنوان کرده اند:

۱ - قدرت مرجعیت یا شخصیتی. همان چیزی که به عنوان هنر در مدیریت شناخته می شود یعنی مدیر باید ویژگیهای شخصیتی مناسب و سلامت روان برای تصدی این شغل داشته باشد. چرا که قرار است تعدادی از انسانهای دیگر را هدایت کرده و به هدف برساند. قدرت مرجعیت به مدیر این اجازه را می دهد که به عنوان الگو در بین کارکنان خود مطرح باشد و کارکنان آرزو کنند که از لحاظ شخصیتی روزی مثل مدیر مافوق خود شوند و به همین دلیل دستورات اداری او را با رضایت خاطر پذیرفته و برای او احترام قائل هستند.

۲ - قدرت تخصصی. همان چیزی که به عنوان علم در مدیریت شناخته می شود. یعنی مدیر باید در یکی از گرایشهای مختلف علم مدیریت تخصصی و مدرک دانشگاهی معتبر داشته و نسبت به مسائل کاری خود کاملاً آگاهی داشته باشد. این قدرت به مدیر اجازه می دهد طبق دانش خود امور اداری را پیش ببرد و کارکنان تابع وی، چون او را انسانی متخصص می دانند با اطمینان، دستورات وی را اجرا می کنند.

۳ - قدرت پاداش. مدیر در سازمان می تواند به وسیله این قدرت در کارکنان ایجاد انگیزش کند و ازطریق پاداشهای درونی و بیرونی که به کارکنان می دهد دستورات خود را اجرایی کند.

۴ - قدرت تنبیه. مدیر می تواند با استفاده از این قدرت، کارکنان خاطی را تنبیه کرده تا دستورات او در سازمان اجرا شوند. البته مدیران شایسته از این قدرت کمتر استفاده کرده و ترجیح می دهند ازجنبه مثبت قدرت خود یعنی قدرت پاداش استفاده کنند و در موارد اندک و استثنایی از تنبیه به عنوان آخرین راه حل ممکن استفاده می کنند.

۵ - قدرت قانونی. یعنی قدرتی که به وسیله یک حکم و توسط سازمان به مدیر داده می شود و وی طبق قانون می تواند دستور دهد و انتظار اطاعت نیز داشته باشد. قدرت قانونی در احکام اداری تجلی می یابد و معمولاً مدت آن نیز تعیین می شود که مثلاً مدیر برای مدت N سال به این پست منصوب می شود.

حال ببینیم مدیران و رؤسا از این قدرتها چگونه استفاده می کنند: مدیری که متشخص و متخصص باشد بیشتر از قدرتهای مرجعیت و تخصص و پاداش استفاده می کند، چرا که به راحتی می تواند ازنظر شخصیتی و علمی روی زیردستان خود اثر گذارد و زیردستان نیز چون وی را انسانی شایسته می دانند با رغبت دستورات اداری را اجرا می کنند و به موقع نیز از پاداشهای مناسب بهره مند می گردند.

مدیران شایسته بندرت از قدرت قانونی خود استفاده می کنند و اطاعت بی چون و چرا را از کــارکنان خود نمی خواهند و هیچگاه نمی گویند چون از لحاظ قانونی من مدیر هستم پس همه دستوراتم چه درست و چه غلط بدون هیچگونه بحثی لازم الاجراست. مدیران راه بحث و گفتگو و چون و چرا و مشارکت را در سازمان سد نمی کنند و انتظار »بله قربان« گفتن مطلق را از زیردستان خود ندارند.

اما رؤسا کسانی هستند که چون تنها بنابر حکم قــانونی و ابلاغ به این سمت منصوب شده اند و از لحاظ شخصیتی یا تخصصی یا هر دوی آنها صلاحیت لازم را برای احراز از این پست ندارند دائماً از قدرت قانونی خود استفاده می کنند و با استفاده از الگوی مدیریت آمرانه و دستوری توقع اطاعت مطلق را از کارکنان خود دارند و هرگونه بحث و اما واگری را با استفاده از قدرت تنبیه به سرعت پاسخ می دهند و سیستمی بسته و نظامی را در سازمان حکمفرما می کنند.

نتیجـــه می گیریم که همه آدمها با لفعل می توانند با دردست داشتن یک ابلاغ رسمی رئیس شوند و از این منظر همه ما رئیس هستیم، اما تعداد کمی از انسانها که دارای ویژگیهای شخصیتی و علمی مدیریت هستند می توانند مدیر شوند. به همین دلیل است که امروزه در کشور ما مدیریت »عوام زده« شده است و هرکسی با هرتخصصی و یا گاها بدون هیچگونه تخصصی ادعای مدیریت دارند.

قبل از آنکه بخواهیم تابلو اتاق کار خود را سفارش داده و نصب کنیم، انتخاب با ماست که چه بنویسیم: مدیر یا رئیس؟

منابع:

۱ - الوانی، سیدمهدی، مدیریت عمومی، ۱۳۷۴، نشرنی.

۲ - جاسبی، عبدالله، اصول و مبانی مدیریت، ۱۳۷۰، انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی.

۳ - فرهنگ لغت عربی به فارسی المنجد ترجمه محمد بندر ریگی، انتشارات ایران.

۴ - فرهنگ معین.

بابک اسمعیلی

منبع : ماهنامه تدبیر 

  • قرارگاه فرهنگی یا فاطمه الزهرا

FRENCH

RAVEN

الوانی

رئیس

ریون

فرنچ

قدرت تخصصی

قدرت تنبیه

قدرت پاداش

مدیر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی